فقط کمی از دست ما بشر دو پا سالم مانده بود . از ظروف یک بار مصرف گرفته تا سیخ کباب که چشمه را آذین بسته بودند . واقعا راست می گویند که یک قانون نانوشته است که می گوید بیشترین مقدار زباله همیشه در کنار سطل زباله قرار دارد نه در درون آن . حالا بگذریم که آنجا اصلاً سطل زباله نبود و کسی هم به فکرش نرسیده آنجا یک سطل زباله بگذارد اما ما که به فکرمان می رسد آنجا زباله نریزیم . نمی رسد ؟ به هر حال خدا این طبیعت زیبا را از ما نگیرد .
یکی از دوستان با کمال متانت آخرین دانه ی چیپس را که در دهانش ذوب کرد پوستش را پرت کرد به گوشه ای و وقتی به او تذکر دادم که بردارد و طبیعت را اذیت نکند با خونسردی تمام پاسخ داد باد می برد . دیدم راست می گوید . این استدلال جالبی است که فکر کنم خیلی از ما ایرانی ها آنرا یاد گرفته و زیاد استفاده می کنیم : باد می برد . آب می برد.واقعا حرف نابخردانه ای است ، آخر باد کجا می برد ؟! مگر نمی دانیم زمین گرد است و باد هرچه ببرد باز به خودمان باز می گرداند ؟ پس همسایه مان آشغال بریزد که باد می برد و باد آنرا به سمت ما بیاورد ، این خوب است ؟! پس چرا ما این کار را انجام می دهیم ؟
باز جای شکرش باقی است که در این ایام جمعیت مسافران کم است ولی خدا آن روز را نیاورد ، فقط کافی است بعد از ظهر سیزدهم فروردین (مثلا روز طبیعت) به همان مکان زیبا بروید . واویلا است.امیدوارم تا وقت است کسی (نه فقط مسئولی) فکری بکند .